یا ضامن آهو
+ نوشته شده در دوشنبه سوم بهمن ۱۳۹۰ ساعت 23:20 توسط شعله رضایی
|
کاغذی خوش خیال
دستمال كاغذی به اشك گفت:
قطره قطره‌ات طلاست
یك كم از طلای خود حراج می‌كنی؟
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 23:32 توسط شعله رضایی
|
انشای بچه دبستانی در مورد ازدواج
هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم.
+ نوشته شده در یکشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 1:16 توسط شعله رضایی
|
الو خونه خدا؟!!!
الو ...خونه خدا؟!! ... خدایا نذار بزرگ شم...!!!
الو ... الو... سلام
کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟
مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟
پس چرا کسی جواب نمی ده؟
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم فروردین ۱۳۹۰ ساعت 0:21 توسط شعله رضایی
|
یک بلوات صلند!!!
در دوره دبیرستان همیشه از کنفرانس دادن سر کلاس واهمه داشتم خودم هم از
این ضعف آگاه بودم و همیشه اندیشه مبارزه با آن را در سر می پروراندم.تا
اینکه یکی از نخستین روز های ورودم به دانشگاه استاد درس معارف به کلاس آمد
و پس از توضیح اجمالی در باره درس به این نکته اشاره کرد که دانشجویان
باید خود بخشی از زحمت ارائه دروس را بکشند و برای هر داوطلب کنفرانس نمره
ای در نظر گرفته می شود.
ادامه نوشته
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم فروردین ۱۳۹۰ ساعت 1:56 توسط شعله رضایی
|
سلام. این وبلاگ بچه های اتاق عمل89 علوم پزشکی بوشهره.